--------------------
خط پایان مسابقه
مذهبی, منبر مکتوب – ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین…
اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن…
خال زیبای جمال دلربایت را بنازم … بوی عطر جانفزای خاک پایت را بنازم
گرچه سرو ناز نازد بر قد و بالای نازش … سرو نازم ناز کم کن نازهایت را بنازم
دردمندم از فراغت ای طبیب دردمندان … هم غم درد فراق و هم دوایت را بنازم
ای صفای هر مصفا مهدی زیبای زهرا … از صفای قلب میگویم صفایت را بنازم
گر بلا بارد چو باران بر سرم در راه وصلت … فاش میگویم حبیبا من بلایت را بنازم
من گدایم من گدایم از گدایان در تو … عزت و جاه و جلال هر گدایت را بنازم
یک تشرف به محضر حضرت بقیهالله الاعظم عج الله تعالی فرجه الشریف
مرحوم شیخ محمد تقی قزوینی مدت هجده سال در جوار حرم مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام تحصیل علم میکرد می فرمود: تنها حاجتم در حرم امیرالمؤمنین تشرف به محضر حضرت بقیه الله بود . در مدرسه صدر حجره داشت یک زمانی مبتلا به مرض سل شد مرضش طول کشید سرفه میکرد از سینه اش خون میآمد طلبه ها قطع امید کردند یک زور همه او را در صحت و سلامتی دیدند گفتند شیخ محمد تقی چگونه سالم شدی ؟ فرمود: شبی حالم تغییر کرد اوائل فجر شخصی وارد حجره ام شد یک صندلی در دست داشت صندلی را روی زمین گذاشت سپس امیرالمؤمنین وارد شدند حضرت توجهی به من فرمود .عرض کردم: آقا جان مریضم . فرمود : شفا یافتی . عرض کردم : آرزوی بلندی دارم و آن مستجاب نمیشود . فرمود کهفردا قبل از طلوع آفتاب به بالای تل وادی السلام میروی متوجه راه کربلا میشوی همانجا بنشین فرزندم مهدی از کربلا میاید دو همراه دارد به ایشان سلام کن و دنبالشان برو .
به…
👉 https://sarmashg.ir/mag/?p=19775 🌐
————————
#⃣ #مذهبی #منبر_مکتوب_و_آنلاین
🔘 🔗 دیدن متن کامل
- ۹۸/۰۹/۰۴