--------------------
احسان به والدین (قسمت سوم)
مذهبی, منبر مکتوب – احترام به والدین
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین…
اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن…
———————————————————-
آفتاب عالم آرایی ، نمیدانم کجایی … دور از مائی و با مائی ، نمیدانم کجایی
در دل جمعی و تنهایی ، نمیدانم کجایی … پیش من با من هم آوایی، نمیدانم کجایی
کعبه را گردم به شوقت ، یا مزار بوالحسن را؟
————————————————————
چشم شیعه پر بود از اشک گوهر بار تا کی؟ … آه زهرا آید از بین در و دیوار تا کی ؟
صوت جدت بر سر نی از لب خونبار تا کی؟ … شیعه بر مظلومی اسلام گرید زار تا کی؟
سینه ها را آه تا کی؟ ، پشت پرده ماه تا کی؟ … هجر وجه الله تا کی؟ یوسف اندر چاه تا کی؟
پاک کن از دیدگان میثمت اشک محن را
————————————————————-
تشرف:
میرزای قمی می فرماید: با علامه بحرالعلوم در حرم عسکریین نماز خواندیم وقتی قصد کرد که بعد از تشهد رکعت دوم بلند شود حالتی برای او بوجود آمد که کمی مکث کرد سپس بلند شد وقتی نماز تمام شد همه ما تعجب کردیم و علت آن مکث را نفهمیدیم و کسی از ما جرأت نمیکرد که سئوال کند تا اینکه برگشتیم به منزل و سفره غذا آماده شد یکی از سادات که در آن مجلس بود به من اشاره کرد که از ایشان در مورد آن مکث سئوال کنم من گفتم تو ازما نزدیکتری. پس علامه متوجه من شد و فرمود در مورد چه چیزی گفتگو می کنید؟
در بین همه جرأت من بیشتر از همه بود بنابراین گفتم آنها میخواهند راز آن حالتی که در نماز برای شما بوجود آمده بود را بفهمند سید فرمود بدرستی که حضرت مهدی برای سلام کردن به پدر بزرگوارش وارد شد حالت مکث از مشاهده روی نورانی آن حضرت…
👉 https://sarmashg.ir/mag/?p=19773 🌐
————————
#⃣ #مذهبی #منبر_مکتوب_و_آنلاین
🔘 🔗 دیدن متن کامل